شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

شهر MAT

شهر MAT ، شهر شماست !

محمد بن زکریا رازی

عصر رازی
نیمه دوم سده سوم (ه.ق) را جورج سارتون در تاریخ علم ، "عصر محمدبن زکریای رازی" (251- 313 ه ق) نامیده است. عصر رازی ، دوره اولین جنبش نوزایی فرهنگی اسلامی به شمار می‌رود که در وسیع‌ترین محدوده زمانی خود فاصله میان سده‌های سوم و چهارم را در بر می‌گیرد. این دوره را که اوج تمدن اسلام دانسته‌اند، شاهد ظهور یک طبقه متوسط دولت‌مند و متنفذی بود که با برخورداری از اشتیاق و امکانات کسب دانش و موقعیت اجتماعی به پرورش و پراکنش فرهنگ کهن مدد رساند.

نام و نشان رازای
رازی ، طبیب کیمیایی و فیلسوف نامدار که چیز زیادی از زندگانی او دانسته نیست. طبق قول "ابوریحان بیرونی" ، رازی در ماه شعبان سال 251ق _ 865م در ری زاده شد. نام نیای رازی ، یحیی بوده است و بدین نام و نسب "ابوبکرمحمدبن زکریا بن یحیی الرازی" یاد کرده است. در بعضی از منابع ، پیشه زرگری ، اولین کار رازی شمرده شده است.

گفته می‌شود که وی در روم ، شوشه‌های طلا معامله می‌کرد و شناخت کیمیا در نزد وی ، از همین داستان نتیجه گرفته شده است و بعدها رازی به طب پرداخته است.

استادان زکریای رازی
مورخان طب و فلسفه در قدیم به تفاریق استادان رازی را سه تن یاد کرده‌اند:

ابن ربن طبری: زکریا در طب شاگرد وی بوده است.
ابوزید بلخی: حکیم زکریای رازی در فلسفه شاگرد وی بوده است.
ابوالعباس محمد بن نیشابوری: استاد محمد بن زکریا رازی در حکمت مادی (ماتریلیسم) یا گیتی شناسی بوده است.
 
دانش شیمی و رازی
رازی ، پزشک و طبیعت شناس بزرگ ایرانی را پدر شیمی یاد کرده‌اند، از آن رو که دانش کیمیایی کهن را به علم شیمی نوین دگرگون ساخت. ابن ندیم از قول رازی گفته است: "روا نباشد که دانش فلسفه را درست دانست و مرد دانشمند فیلسوف شمرد، اگر دانش کیمیا در وی درست نباشد و آن را نداند."

مکتب کیمیا
رازی مکتب جدیدی در علم کیمیا تاسیس کرد که آن را می‌توان مکتب کیمیای تجربی و علمی نامید. "ژولیوس روسکا" دانشمند برجسته‌ای که در شناساندن کیمیا (شیمی) رازی به دنیای علم بیشتر سهم و جهد مبذول داشته است، رازی را پدر شیمی علمی و بانی مکتب جدیدی در علم دانسته است، شایان توجه و اهمیت است که قبلا این لقب را به دانشمند بلند پایه فرانسوی لاوازیه داده بودند.

نظریه اتمی و رازی
در فرآیند دانش کیمیا به علم شیمی توسط رازی ، نکته‌ای که از نظر محققان و مورخان علم ، ثابت گشته ، نگرش ذره یابی یا اتمسیتی رازی است. کیمیاگران ، قائل به تبدیل عناصر به یکدیگر بوده‌اند و این نگرش موافق با نظریه ارسطویی است که عناصر را تغییر پذیر یعنی قابل تبدیل به یکدیگر می‌داند. لیکن از نظر ذره گرایان عناصر غیر قابل تبدیل به یکدیگرند و نظر رازی هم مبتنی بر تبدیل ناپذیری آنهاست و همین علت کلی در روند تحول کیمیایی کهن به شیمی نوین بوده است.

به تعبیر تاریخی زکریا ، کیمیا ، ارسطویی بوده است و شیمی ، دموکریتی است. به عبارت دیگر ، شیمی علمی رازی ، مرهون نگرش ذره گرایی است، چنانچه همین نظریه را بیرونی در علم فیزیک کار کرد و بسط داد.

در اروپا فرضیه اتمی را "دانیل سرت" Daniel Seer در سال 1619، از فلاسفه یونانی گرفت که بعدها "روبرت بویل" آن را در نظریه خود راجع به عنصرها گنجاند. با آنکه نظریه بویل با آرای کیمیاگران قدیم تفاوت دارد، نباید گذشت که از زمان فلاسفه قدیم تا زمان او ، تنها رازی قائل به اتمی بودن ماده و بقا و قدمت آن بوده است و با آن که نظریه رازی با نظریه بویل و یا نگرش نوین تفاوت دارد، لیکن به نظریات علمای شیمی و فیزیک امروزی نزدیک است.

اکتشافات رازی در شیمی
رازی توانست مواد شیمیایی چندی از جمله الکل (الک حل) و اسید سولفوریک (زیت الزاج) و جز اینها را کشف کرد.

ارتباط رازی با سایر علوم
رازی در علوم طبیعی و از جمله فیزیک ، تبحر داشته است. ابوریحان بیرونی و عمر خیام نیشابوری ، مطالعات و تحقیقات خود را از جمله در چگال سنجی زر و سیم ، مرهون دانش رازی هستند. رازی در علوم فیزیولوژی و کالبد شکافی ، جانور شناسی ، گیاه شناسی ، کانی شناسی ، زمین شناسی ، هوا شناسی و نور شناسی دست داشته است.

زندگی چیست؟

زندگی زیباست آن را ستایش کن.


زندگی شادمانیست آن را امتحان کن.

زندگی رویاست آن را درک کن.

زندگی مبارزه است با آن روبرو شو.

زندگی وظیفه است آن را انجام بده.

زندگی بازیست، آن را بازی کن.

زندگی عهد و پیمان است به آن وفا کن.

زندگی اندوه است بر آن غالب شو.

زندگی آواز است آن را زمزمه کن.

زندگی تلاش است آن را بر عهده گیر.

زندگی تراژدی است با آن مواجه شو.

زندگی حادثه است، حادثه جوباش.

زندگی شانس است آن را جستجو کن.

زندگی، زندگیست بخاطرش زندگی کن


منبع

جابر بن حیان

زمان زندگی جابر
جابربن حیان در حدود سال 750 میلادی ولادت یافت. اما در مورد تاریخ دقیق تولد وی و حتی مرگ و محل تولد اختلاف نظر وجود دارد. پاره‌ای از قراین این گمان را برمی‌انگیزند که او ، ایرانی و زادگاهش طوس از شهرهای خراسان بوده است. گفتنی است که صفت کوفی که در روایات بسیاری به دنبال نام جابر آمده است، نشانگر زادگاه او نیست، بلکه حاکی از آن است که وی مدتی در کوفه اقامت داشته است.
 
‍‍‍‍‍ ‍‍‍‍‌اعتقادات جابر
جابر هم شیعه ، هم فیلسوف و هم کیمیاگر (شیمیدان) بوده است. او در سیاست ، شیعه ، در بحث و استدلال فیلسوف و در علم و دانش ، شیمیدان بود. بالاتر از همه اینها او یک صوفی بود. آنچنان که پسوند صوفی را همچون جزئی از نام خود پیوسته به همراه داشت و به نام جابر بن حیان صوفی خوانده می‌شد. نام امام جعفر صادق علیه‌السلام فراوان در کتابهای جابر آمده است.، زیرا وی از شاگردان امام جعفر صادق علیه‌السلام بوده است. ارتباط جابر با امام جعفر صادق علیه‌السلام باید کوتاه مدت بوده باشد، زیرا شهادت امام جعفرصادق علیه‌السلام در سال 765 میلادی یعنی حدود بیست سال پس از ولادت جابر ، اتفاق افتاده است.

منزلت جابر در علم شیمی
جابر نخستین شیمیدان عرب است. وی اولین کسی است که به علم شیمی شهرت و آوازه بخشید و بی‌تردید نخستین مسلمانی است که شایستگی کسب عنوان شیمیدان را دارد. ظاهرا همین بلندی مقام ، پرآوازگی و دانش عظیم او موجب شده است که بعضی او را مورد قدردانی و ستایش و بعضی دیگر مورد حسادت و کینه‌توزی خود قراردهند.

اکسیر و عقیده جابر درباره آن
عقیده براین بود همچنان که طبیعت می‌تواند اشیا را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه و تبدیل گیاه به موم و عسل بوسیله زنبور عسل و تبدیل قلع به طلا در زیر زمین و … کیمیاگر نیز می‌تواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربه‌ها و آزمایشها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاهتر انجام دهد. اما کیمیاگر برای اینکه بتواند یک شیء را به شیء دیگر تبدیل کند، بوسیله‌ای نیازمند است که اصطلاحاَ آنرا اکسیر می‌نامند.

اکسیر در علم کیمیا ، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابر اکسیر را که از آن در کارهای کیمیایی خود استفاده می‌کرد، ازانواع موجودات سه گانه (فلزات ، حیوانات و گیاهان) به دست می‌آورد. او خود ، در این زمینه می‌گوید : هفت نوع اکسیر وجود دارد :

اکسیر فلزی : اکسیر بدست آمده از فلزات.
اکسیر حیوانی : اکسیر بدست آمده از حیوانات.
اکسیر گیاهی : اکسیر بدست آمده از گیاه.
اکسیر حیوانی - گیاهی : اکسیر بدست آمده ازامتزاج مواد حیوانی و گیاهی.
اکسیر فلزی - گیاهی : اکسیر بدست آمده از امتزاج موادفلزی و گیاهی.
اکسیر فلزی - حیوانی : اکسیر بدست آمده از امتزاج مواد فلزی و حیوانی.
اکسیر فلزی - حیوانی - گیاهی : اکسیر بدست آمده از امتزاج مواد فلزی و گیاهی و حیوانی.

عقیده جابر درباره فلزات
-=
فلزات اصلی هفت تاست : طلا ، نقره ، مس ، آهن ، سرب ، جیوه و قلع.
=-

این فلزات به تعبیر جابر قانون صنعت را تشکیل می‌دهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال ، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی ، یعنی گوگرد و جیوه بوجود می‌آیند که به نسبتهای مختلف ، در دل زمین ، باهم ترکیب می‌شوند. بنابراین ، تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفادت عرضی وجود دارد نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن می‌باشد. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر ، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود می‌آیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب می‌شود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند.

تعریف جابر از بعضی فلزات و تبدیل آنها

قلع
دارای چهار طبع است. ظاهر آن ، سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت … پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل می‌شود.

آهن
از چهار طبع پدید آمده است که از میان آنها ، دو طبع ، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن ، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش می‌باشد. از میان فلزات جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوه است.

طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک می‌باشد. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.

زهره(=مس)
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس ، همچون طلا ، گرم و تر بوده است اما در آمدن خشکی بر آن ، آنرا فاسد کرده است. لذا با از میان بردن خشکی ، مس به طبع اولیه خود برمی‌گردد.

جیوه
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنی‌اش گرم و خشک و سخت است. بنابراین ظاهر آن ، همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.

نقره
اصل نخست آن ، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست ، طلا به درون منتقل شده است و در نتیجه ظاهر فلز ، نقره و باطن آن طلا گردیده است. بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی ، برودت آن را به درون انتقال ده ، حرارت آن آشکار می‌شود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن ، در نتیجه ، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا می‌شود.

عدل

سلام ، دیشب داشتم توی کاغذ های قدیمی می گشتم ، یک چیزی پیدا کردم. 

 

سال دوم دبیرستان ، قرار بود با دو تا از دوستام برای پرسش مهر اون سال که موضوعش "عدالت" بود ، تحقیقی آماده کنیم. دوستام مطالبی رو بهم دادن ، یکی از اون ها جملاتی از بزرگان بود که امروز می نویسم ، بقیه را هم اگر وقت بود ، بعداً ... 

 

- بالاترین جهادها سخن عدل است که در نزد پیشوای ستمکار گفته شود. حضرت محمد (ص)  

- بهترین دستوری که حاوی معنای عدالت باشد ، همان مثل قدیم فارسی است (؟) : 

   چیزی که برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز مپیند. حضرت علی (ع) 

 

- برای اجرای عدالت اگر فحش و صدمه خوردید به خاطر خود نرنجید ، بخندید و شاد باشید. دکتر مارون 

 

- بی عدالتی تواناترین افراد روی زمین را به سوی تباهی می کشاند. سالیسبوری 

 

- در فضایل ، هیچ فضیلتی کاملتر از عدالت نیست. خواجه نصیر توسی 

 

- دو چیز است که ثواب آن دو را نتوان سنجید ؛ یکی گذشت از گناه و دیگری عدالت است. حضرت امیر (ع) 

 

- زندگی آن است که شما یک کیک را طوری تقسیم کنید که همه فکر کنند بزرگترین تکه به آن ها رسیده است. پروفسور ادهارد 

 

- عدالت انتظار پاداش ندارد بلکه خود عمل مسّرت و بهجت است. مترلینگ 

 

- فقط عدالت است که می تواند موجب خوشبختی همه شود ، نه یک نفر. افلاطون 

 

- کاملترین نوع بی عدالتی آن است که عادل به نظر برسیم در حالیکه عادل نیستیم. افلاطون 

 

- وقتی رشوه از در وارد می شود ، عدالت از پنجره فرار می کند. مثل ترکی 

  

- عدالت از عسل شیرین تر و از روغن نرم تر و از مُشک خوشبو تر است. امام صادق (ع) 

 

- عادل ترین مردک کسی است که آنچه را بر خود نمی پسندد ، بر دیگران نپسندد. حضرت محمد (ص) 

 

- اگر دارای ... ( ادامه مطلب در ادامه مطلب  )

ادامه مطلب ...

یکی بود و یکی نبود

من برای سالها می نویسم
سالها بعد که چشمان تو عاشق می شوند
افسوس که قصه مادربزرگ درست بود

همیشه یکی بود و یکی نبود.. 
 
از جایی کپی کردم